ماه‌ نویس

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس، گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

ماه‌ نویس

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس، گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

فاطمه اکرا رمضانی
یه مامان حقوق خوانده عاشق ادبیات که دستی به قلم هم داره.
برای شناخت بیشتر به صفحه «درباره من» مراجعه بفرمایید.
کانال ایتا: https://eitaa.com/mah_nevis

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

خونه ی مادربزرگه

يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۲۷ ب.ظ

ظهور خورشید صبحگاهی بعد از یک غیبت صغری شبانه و صدای صبح بخیر آفتابگردان ها و رنگین کمانی از گل های زیبا در باغ.

بوی خوب چای با صدای فریاد سماور قدیمی،

طعم خوش پنیر و کره محلی خانه ی مادربزرگ.

 

مادربزرگم زنی است که مهر وجودی اش او را تبدیل به نور مطلق کرده.

آری نوری در گوشه ای از این دنیای پهناور، در همان خانه قدیمی اش که قبلاً چوبی بوده و بعدها به همت بچه هایش بازسازی شده.

نوری که روزگار در پی خاموش کردنش بود ولی فالله خیر حافظا

همیشه بساط چای اش به راه است

به محض رسیدن به خانه اش همه را دعوت به چای با عطر هل و گل محمدی در لیوان های کمر باریک قدیمی اش میکند

و تو در کنار هاله ای از نور، مهربانی می نوشی چای با طعم مهر 

چای با طعم خدا

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی